| سه شنبه 11 مهر 1402 | 21:34
پرشین رمان
پرشین سایت بهترین سایت معرفی و فروش رمان های ایرانی و خارجی …

رمان ویتامین اد pdf

  • 15 خرداد 1400
  • 12:56
تخفیف!

تومان۲۴۵۰۰

رمان ویتامین اد pdf

توضیحات

رمان ویتامین اد pdf

قسمتی از رمان

باز کلافگی از سروصورتم می‌بارید

با ترانه روی تخت یک نفره‌ی بنفش.

ده روز و هشت ساعت و بیست

و یک، بیست و دو، بیست و سه ثانیه

از شروع تعطیلات تابستانی گذشته بود

و من هنوز یک تفریح درست‌وحسابی

نداشتم و نزدیک بود ساعت دیواری

را گاز بزنم و با عقربه‌هایش

دندان‌هایم را تمیز کنم.

یک رفیق درست‌وحسابی داشتم

که او هم خیلی وقت پیش اغفال شد

و رفت بشیند درس بخواند.

می‌دانستم آخرش دوست‌های

نابابش از راه به درش می‌کنند

و معتاد خرخوانی می‌شود.

در این هوای گرم گزینه‌های

روی میز کم‌تر از همیشه شده بودند

شاید اگر تعطیلات بهاری

یا همان عید نوروز خودمان بود صفایش

بیش‌تر بود. نه مامانی دم دستم ب

ود که حرصش را دربیاورم و نه رفیق

مفیق چت بازی چیزی…

زندگی‌ام بی‌بخار شده بود.

رمان ویتامین اد pdf

وقتی‌که بابابزرگ زنده بود

روزهای تعطیل زودتر سپری می‌شدند

و این‌قدر برای لاک‌پشت‌های

بدبخت باغ بابابزرگ زبان‌درازی

نمی‌کردند. روز امتحان ریاضی

ماه پیشم با آخرین روز زندگی

بابابزرگ قاطی شد و برای اولین بار

بعد از دادن امتحانم زدم زیر گریه.

روزهای بعد امتحان ریاضی

من گریه می‌کردم و دانه‌دانه

امتحان‌هایم را می‌دادم بدون این‌که

برایم مهم باشد ده می‌گیرم یا پانزده.

هیچ‌وقت مهم نبود ولی آن موقع با خیال راحت

مهم نبودند و مغزم از نمرات

بدم سوزن سوزن نمی‌شد.

امروز پس از سی و خرده‌ای

روز گریه و زاری و گل کشان

و مهمانداری و سردرد خانه

خلوت شده بود جوری که از

سکوتش ملافه‌ی روی تخت

دور پاهایم پیچیده شده بود.

آن‌قدر غلت زده بودم که دیگر

دانلود رمان من غلام قمرم

  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
سایت پرشین رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • هانیهخوب بود...
  • ناشناس💋👌💓...
  • آیدااینجا جای ماندن نیست👍👌...
  • فاطمه علیدوستیبه نظرم رمان متفاوتی بود و حیف شده که نویسندش ممنوع‌الکار شده و این کتابو چاپ نک...
  • نفیسهرمان خوبی بود و خیلی دوسش داشتم...
  • ناهیدفخارخداااااا اشکم دراومد😭چقدر دوسش دارم این رمانووو...
  • لیلاعالی و متفاوت بود👍💐...
  • الهام ناصرجذاب لعنتی فقط ماهان😢...
  • ویدا چراغیاندوسش داشتم و از خوندنش لذت بردم...
  • هلیایکی پیدا شه یه دونه از این پیشنهادایی که به پریا میشه به منم بده میرم پشت سرمم ن...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پرشین رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.