توضیحات
رمان همسایه جهنمی pdf
خلاصه رمان همسایه جهنمی
وقتی گلهای الاله زرد وسفید
و قرمز هِیلی با یک حرکت خبیثانه
از زمین بیرون کشیدهشدن،
با ناباوری فریاد زد
: »اوه، نه، نه، نه، نه، نههههههه!
صندلی کامپیوترش رو به شدت
به عقب هل داد و مثل طوفان
به در جلویی حمله کرد. بی تردید اینبار
این مرتیکه رو میکشت.
بعد از گذشت طولانی ترین پنج سال
از جوانی مزخرفش،
همسایه ی عوضیش شورش رو
درآورده بود.
رمان همسایه جهنمی pdf
تا حالا اینقدر خونش رو به جوش نیاورده بود.
حتی در مدت شش ماهی
که هیلی به نیت کمک به نجات زمین
دوش نگرفته و از هیچ دئودورانتی
استفاده نکرده بود.
پنج سال پیش هیلی در نهایت افتخار
در اویل جوانی و سن بیست
وچهار سالگی اولین خونه اشرو
خریده بود
. برای خرید خونه ی رویاییش
به سختی کار کرده بود. خونه ی ویلایی
یک طبقه ی مستطیلی شکل با دو اتاق خواب
.
تجربه ی داشتن خونه ی خودش
از چیزی که همیشه تصورش رو میکرد
، هم بهتر بود.
صدهاساعت صرف انتخاب رنگ مناسب
برای هر اتاق، تمیز کردن و
ساماندهی خونه کرده بود
،تا شعاع سی مایلی تمام حراج های
خونگی رو زیرورو کرده بود
و تمام تلاشش رو کرده بودکه ی
ک چهاردیواری از گچ و چوب رو
به یک خونه ی واقعی تبدیل کنه.
ولی هیچکدام از این ها اصلا
با ساعت هایی که روی چمن ها و
باغچه ی خونهش کار کرده بود،
قابل مقایسه نبود.
دانلود رمان من غلام قمرم