| پنجشنبه 13 مهر 1402 | 01:59
پرشین رمان
پرشین سایت بهترین سایت معرفی و فروش رمان های ایرانی و خارجی …

رمان مجمع الناز pdf

  • 23 آذر 1400
  • 12:19
تخفیف!

تومان۲۴۵۰۰

نام  : رمان مجمع الناز pdf

ژانر : #عاشقانه #ازدواج_اجباری

نویسنده : #راضیه_درویش_زاده

توضیحات

رمان مجمع الناز pdf

 

خلاصه :

ارغوان زنی جوان که به تازگی همسرش رو از دست داده،

با پسر کوچکش و مادرش زندگی میکنه..

که درگیر رسم غلط ازدواج خانوادگی با برادر شوهرش میشه و …

نگاهم رو از سنگ قبر شاهین گرفتم،

سرم رو بالا گرفتم و دنباله اشِوان گشتم …

یکم اون طرفتر پشت به من نشسته بود …

اشوان بیا اینجا …

برگشت و اومد سمتم …

حس کردم یه چیزی دستشه …

تا خواستم چیزی بگم دستش رو جلو صورتم گرفت … ماما این چیه؟

با دیدن مارمولک مُرده ایی که توی دستش بود قیافم تو هم رفت.

عصبی گفتم: اشوان این چیه گرفتی دستت؟

با اون چشم های درشته طوسی رنگش زل زد بهم و گفت:

اسمش چیه؟ با حرص زدم رو دستش

بنداز ببینم بچه ی بی ادب،

من صد دفعه اسم این چندش رو بهت نگفتم؟

مارمولک از دستش افتاد

، لب ورچید و نگاه اشک آلودش رو به قبر شاهین دوخت …

برای لحظه ی از کاری که کردم پشیمون شدم.

رمان مجمع الناز pdf

روی سنگ قبر شاهین نشست و دست های کوچولوش

رو روی عکس شاهین گذاشت …

با صدای بغض آلودش گفت:

بابایی بیا دیگه دلم برات تنگ شده …

با شنیدن این جمله اشک هام بی مهابا روی گونم سُر خورد.

از خودم بدم اومد که اینجا اینجوری باهاش حرف زدم،

کنارش نشستم.

اشوان جانم؟ باهات قهرم

رمان مجمع الناز pdf

آخه مامانی مارمولک کثیفه نباید بگیری دستت …

مریض میشی. سرش رو بالا گرفت …

مثل بابایی که مریض شد بعدش اومد اینجا خوابید …

نه خدا نکنه قربونت برم …

فقط باید آمپول بزنی …

ولی من از آمپول میترسم …

خب دیگه دست به چیزای کثیف نزن تا مجبور نشی آمپول بزنی …

چشم …

چشمت بی بلا خوشکل مامان …

با حرص نگام کرد و گفت: مامانی …

لب ورچید و دست به سینه شد، خنده ام گرفت … آ

خ مامانی فدات شه مگه چیه؟

خوشکل رو برای دخترا می گن …

رمانهای پیشنهادی سایت:

رمان لاینحل

رمان تا انتهای شب

  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
سایت پرشین رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • هانیهخوب بود...
  • ناشناس💋👌💓...
  • آیدااینجا جای ماندن نیست👍👌...
  • فاطمه علیدوستیبه نظرم رمان متفاوتی بود و حیف شده که نویسندش ممنوع‌الکار شده و این کتابو چاپ نک...
  • نفیسهرمان خوبی بود و خیلی دوسش داشتم...
  • ناهیدفخارخداااااا اشکم دراومد😭چقدر دوسش دارم این رمانووو...
  • لیلاعالی و متفاوت بود👍💐...
  • الهام ناصرجذاب لعنتی فقط ماهان😢...
  • ویدا چراغیاندوسش داشتم و از خوندنش لذت بردم...
  • هلیایکی پیدا شه یه دونه از این پیشنهادایی که به پریا میشه به منم بده میرم پشت سرمم ن...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پرشین رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.