توضیحات
رمان قیزبس pdf
قیزبس راوی زندگی دختری
به نام آواست که در کودکی
با اسم گذاری های غلط و تفاوت
بین دختر و پسر بزرگ می شه.
این کمبود تا بزرگ سالی همراهشه
که باعث می شه با عموی ناتیش
به تنش بیوفته
و دچار عشقی اشتباه بشه.
اما بالاخره مسیر درست رو
وی زندگیش انتخاب میکنه،
اشتباهاتش رو جبران و دست
به انتخاب های زیادی بزنه
که عشق هم جزو همون انتخاب هاست …
خلاصه رمان قیزبس
هر کسی توی زندگیش داستانی داره
و قصه ایی. داستان زندگی منم
از اونجایی شروع میشه که
توی آب داشتم شنا می کردم،
همه چی خوب و آروم بود.
گاهی فقط تکون تکونی می خوردم
یک باره نمی دونم چی شد
خشکسالی اومد! همه ی آب ها خشک شد،
جام داشت تنگ و تنگ تر می شد.
یکی داشت پاهام رو به جلو هل
می داد آرامشم داشت
به هم می ریخت. صداها زیاد می شد.
صدای گریه صدای جیغ های کر کننده.
منم حوصله هیچ کدوم از اینا رو نداشتم.
دلم برای خونه خودم تنگ شده بود
. اونجا آروم بود گریه می کردم،
بلند بلند.. تازه،
رمان قیزبس pdf
احساس گرسنگی هم داشتم
. جیغ کشیدم، گریه کردم، می گفتم
– کسی چیز بده من بخورم
رمان های پیشنهادی سایت:
رمان ساقی
رمان روا
رمان تخس زبون دراز
رمان پرواز ققنوس
برای دانلود هریک کلیک کنید