توضیحات
رمان خلافکار دیوانه من pdf
دختری که پرستار یه دیوونه میشه
دیوونه ای که خلافکاره و طی
اتفاقاتی دختر قصه میفهمه
که مامان پسر بهش روانگردان
میده و دختر قصه میخواد
نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش
خلاصه رمان خلافکار دیوانه من
با این حرفم بمب خنده تو کالس
ترکید استاد حسینی هم که
دیگه عادت کرده بود به خل
و چل بازی هام اخم مصنوعی
کرد و گفت
“خانوم میالدی شما قراره
پرستار یکی از اون بیمارها
بشین اونموقع ذوق کردنتونم میبینم
” دوباره کالس از خنده رفت
رو هوا دست به سینه نشستم با غرور گفتم “
این همه دارم زحمت میکشم بابتش
از خدامم هست پرستارشون بشم”
استاد حسینی تک خنده ای کرد
و سری برام تکون داد
“کالس تمومه میتونید تشریف ببرید”
باران که دوست صمیمیم بود گفت…
”ولی خودمونیما الحق که لایق همین کاری”
“چطوور؟”
برای دانلود هریک کلیک کنید