توضیحات
رمان هم قفس عقاب pdf
رمان در اصل برشی از زندگی
دختری به اسم چکاوکه
. اما در طول داستان رازها
و گذشته ی شخصیت های
دیگه هم برملا میشه.
در طول داستان می بینیم
که چطور یه حادثه یا یه
انتخاب می تونه زندگی
کسی رو نابود کنه. قصه
، قصه ی جبر و عواقبشه.
داستان با رسیدن خبری از
خواهر گمشده ی چکاوک
شروع میشه که شش ماهه
همه ازش بی خبرند.
چکاوک برای پیدا کردن
سرنخ های دیگه وارد
ماجراهای تازه ای میشه
و به آدم هایی نزدیک میشه که نباید
. چکاوک شخصیت متفاوتی
از بقیه ی دخترهای رمانهای
مهسا زهیری داره.
کمی آسیب دیده تر و تیره تره
و از انجام هیچ کاری به خاطر
آدم هایی که دوست داره نمی ترسه.
خلاصه رمان هم قفس عقاب
دریل رو خاموش کرد و
صدای سرسام آورش قطع شد.
اما صورت مامان هیچ تغییری نکرد
. زل زده بود به صفحه ی
تلویزیون و مثل تمام این شش ماه،
انگار توی یه عالم دیگه بود
. عالمی که کسی اجازه ی
به هم زدن آرامش کاذبش رو نداشت؛
حتی چکاوک که خودش
توی این مدت بیشتر از همه
زجر کشیده بود.
دریل رو روی چهارپایه ی
زیر پاهاش گذاشت و مشغول
پیچ کردن میل پرده به سقف شد
. دو دقیقه بعد، صدای مامان رو شنید:
-بذار بابات بیاد، خودش میزنه…
-این دو ماهه اینطوریه!
توی یکی از دعواها با پرده
پایین کشیده شده بود
و همونطور کج مونده بود.
مامان جواب داد:
مگه کی میاد این خونه؟
راست میگفت.
خیلی وقت بود کسی پاش رو
اینجا نذاشته بود.
فامیل های بابا که یه شهر
دیگه بودند و فامیل های مامان
هم به خاطر برخورد تند مامان
دیگه نمی اومدند.
چکاوک به فرو کردن پیچ ادامه داد.
برای خانواده اش نگران بود.
مامان و نگاه های خیره اش،
بابا و عصبی شدن هاش…
افسون… افسون و تنهاییش…
اون بیرون…
صدای مامان چکاوک رو از
فکرهاش بیرون کشید:
موبایلت.
زنگ موبایل به گوشش خورد و گفت:
مال من نیست…
رمان های پیشنهادی سایت:
رمان آفوگاتو
رمان روا
رمان دیواری به ضخامت سکوت
برای دانلود هریک کلیک کنید
رمان هم قفس عقاب pdf