توضیحات
رمن هست های نیست pdf
نام : رمان هست های نیست pdf
ژانر : #عاشقانه
نویسنده : #محرابه_السادات_قدیری (#رهایش)
خلاصه :
سر و صدای اضافه ای مانع از خوابیدنش شد، صدای حرف زدن تندی که خیلی مفهوم نبود اما مشخص بود صاحبش به نوعی شاکیه، پنجه میون موهاش برد و به تنش کش و قوسی داد … اولین صبح از هفت روزی که قرار بود تو این شهر، توی این کشور اقامت داشته باشه شروع شده بود
خمیازه ای کشید و سعی کرد از رخت خواب دل بکنه … دست پیش برد و ساعت مچیش رو از روی پاتختی برداشت … ساعت به وقت ایران تنظیم نشده بود … سر چرخوند و ساعت دیواری رو پیدا کرد، هنوز دو ساعتی به وقت جلسه مونده بود، باید دوش می گرفت، آماده می شذ و در نهایت با اون مرد اسم و فامیل سخت تماس می گرفت تا برای رسوندن اون به شرکت خودش رو به هتل برسونه
پاهایش را روی زمین گذاشت و از پنجره به اسمون کدر نگاه کرد … ابر بود با دود؟ مادرش می گفت هوای تهران کثیفه … مادرش هم فقط و فقط از آلودگی هوای این شهر شنیده بود ، اون هم از این شهر چیزهای زیادی شنیده بود، از آدم های این شهر هم …