توضیحات
رمان ژیوار pdf
ژیوار مرد مستبد و مغروریه که دلداده
دختری میشه که تو رستوران کار میکنه.
اما رسیدنشون به هم به این سادگی نیست …
رمانی جذاب و خواندنی برای
علاقمندان به داستان های عاشقانه.
خلاصه رمان ژیوار
لباس قرمزو سمتش پرت کردم
و کامی از سیگارم گرفتم و گفتم
– بپوش…
با ترس سرشو به طرفین تکون داد
که نیشخندی زدم و به سمتش رفتم.
با هر قدمی که برمی داشتم،
بیشتر می لرزید… می ترسید
و اینقدر چموش بود؟
به فاصله یه قدم ازش ایستادم و دست بردم
زیر چونه اش که سرشو تکون داد…
چونه اش رو محکم گرفتم
و سرشو بالا کشیدم و با حرص لب زدم:
– ببین بچه جون
حرصم، حرص نداشتنش بود