توضیحات
رمان سمرا pdf
پله های پشت بام در حیاط خلوت بود.
سریع از پله ها بالا رفت و روی پشت بام خمیده
راه رفت و آرام خود را لبه ی پشت بام رساند
و حیاط را نگاه کرد
صادق در را باز کرده بود و مقابلش فیصل
و سعد و حمود و محمد ایستاده بودند
و صحبت می کردند.
از صادق سراغ تک تک افراد خانواده را گرفتند.
در نهایت پرسیدند «سمرا کجاست»
وقتی صادق جواب داد «تنها داخله»
فیصل از جیبش اسکناسی درآورد و به
صادق داد و به طرف بیرون از خانه هدایتش کرد
،سمرا مطمئن شد که به قصد کشتنش آمده اند.
آرام و بی صدا عقب رفت و به طرف پشت بام
همسایه رفت .
بین دو پشت بام دیوار کوتاهی بود…
از رویش رد شد و از آنجا پشت بام را طی کرد
و روی پشت بام خانه ی بعدی که خانه ی
بیژن می شد پرید و از پله ها پایین رفت
و در حیاط خلوتشان در آشپزخانه را با کف دست کوبید.
از ترس چیزی نمانده بود سکته کند
.همه ی فکرش این بود که از کجا فهمیده اند و چطور؟؟؟
پرشین رمان
رمان سمرا pdf
سمرا داستان دختر ی از قوم عرب است
که عاشق پسری تهرانی و دانشجو در شهرش می شود.
بیژن به قصد سرگرمی و دوستی دوروزه
به سمرا نزدیک می شود ولی با اجبار خانواده ی
دختر مجبور به ازدواج با سمرا می گردد.
داستان سمرا داستان طرد و دوری او
از خانواده و وارد شدن به خانواده ایست
که به عنوان عروس پسرشان قبولش ندارند.
سمرا داستان هزاران زنی است
که قربانی شرایط و تعصب های قومی می گردند
.سمرا داستان زنانیست که می سوزند
و می سازند و دم بر نمی آورند.
رمان های پیشنهادی:
برای دانلود کلیک کنید