| جمعه 30 شهریور 1403 | 02:45

پرشین رمان

پرشین سایت بهترین سایت معرفی و فروش رمان های ایرانی و خارجی …

رمان جیوه سیاه pdf

رمان جیوه سیاه pdf

رمان جیوه سیاه pdf

خلاصه :
من سرگرد ایمانِ شایانم ؛

کسی که خلاف های زیادی

رو با اقتدا به شغلش انجام داده

!حالا یه سروان کوچولوی جذاب

و لوند وارد ادارهِ من شده

و از من مدارکی رو داره که

نباید داشته باشه !

حالا اگه من بخوام با اون رابطه

داشته باشم چه اتفاقی میوفته ؟

 رمان های پیشنهادی سایت:

رمان ساقی

برای دانلود کلیک کنید

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 66,395 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر
رمان خیال ماندنت را دوست دارم pdf

رمان خیال ماندنت را دوست دارم pdf

داستان رمان در مورد دختری

به اسم آرام هست.

پدر آرام طلافروشه

و وضع مالشون خوبه.

آرام یه دردسری برای

خودش درست کرده،

از دیوار یه مرغداری بالا رفته

و می خواسته به همه اثبات کنه

که به مرغ های اون مرغداری

سرب میدن و یه نفر از دیوار

بالا رفتن او فیلم گرفته.

این فیلم دست به دست

تو فضای مجازی چرخیده

و آرام درگیر شکایت و بازداشت شده.

نامزدش که اسمش وحیده

خانواده ی مذهبی داره

بعد این شکایت وحید رو مجبور

می کنند که نامزدیش رو با آرام

تموم کنه و از طرف دیگه

بالاخره با جریاناتی که پیش میاد

میفهمن آرام حرفش در مورد

مرغداری درست بوده و

از شرکت های خاص و مشهوری

براش پیشنهاد کار میشه

که قبول میکنه و اما مازیار

شخصیت اصلی پسر داستانمون

که از خارج اومده و با این اتفاقاتی

که افتاده آرام رو به

سمت خودش میکشه و …

خلاصه رمان خیال ماندنت را دوست دارم

-کار خوبی کردی که اومدی،

شب‌ها هر وقت دلت خواست بیا خونه‌م.

هیچ کس ندونه تو که می‌دونی

من بر عکس روزا که ازت متنفرم،

شبا عاشقتم

. چرا از گفتن این حرف‌ها نمی‌ترسید؟

خیلی از نقشه‌هایش را

نقش بر آب کرده بودم.

چرا نمی‌فهمید که این حرف های حقارت

بار تاوان دارد.

دستی به گونه‌ام زد و ادامه داد:

-دیدی بعضی گل‌ها فقط شب بو دارند؟

روزها که از کنارشون رد می‌شی

انگار نه انگار همون گلن.

ولی وای به حال شب

، یه دفعه مستت می‌کنن،

یه دفعه از خود بیخودت می‌کنن

هرچه‌قدر هم ازشون دور می‌شی

باز بوش دنبالت می‌آد

. تو مثل همون گلا هستی،

شب که می‌شه یهو مستم می‌کنی،

یهو از خود بیخودم می‌کنی.

هر جای خونه که می‌رم

بوت دنبال منه.

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان لانه ویرانی جلد۱

رمان لانه ویرانی جلد ۲

رمان تریاق

برای دانلود هریک کلیک کنید

رمان خیال ماندنت را دوست دارم pdf

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 66,791 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ۲ نظر
رمان دختران مثبت در همسایگی پسران منفی

رمان دختران مثبت در همسایگی پسران منفی

«قسمتی از متن رمان»

با سرعت پله‌های باقی مونده

رو رفتم بالا،

حرف های آقای رمضانی

به همم ریخته بود،

توی کیفم دنبال کلید می گشتم

که در آسانسور باز شد و

آقای آرمان مبهم و کاملا بیشعور

ازش خارج شد،

با دیدن چهره همیشه اخموش

به یاد حرف هاش افتادم،

تهدیدهاش در مورد

بیرون کردنم در عرض یه هفته!

اخم کردم و گفتم: آقای آرمان.

پشتش بهم بود و قیافه ام

رو نمی دید. چرخید وقتی اخم های

درهمم رو دید گره

ابرو هاش محکم تر شد.

-بله.

– شما با چه حقی به من و دوستم

تهمت می زنید؟

نکنه اون نامه هنوز بهتون نگفته

تا چه حد می تونید تو کار

دیگران دخالت کنید؟!

به چشم های متعحبش

خیره شدم و گفتم:

کی توی واحد من پسر رفت

و آمد کرده یا من و دوستم

چند بار دیروقت به واحد برگشتیم

که شما رفتید چغولی من

رو پیش آقای رمضانی کردید؟ مگه بچه اید؟

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان ارکان

رمان پاکدخت

رمان برای من بخون برای من بمون

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 44,711 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر
رمان در سایه سار بید pdf

رمان در سایه سار بید pdf

ندا به سمت عزیز می گوید:

_قربونت برم آروم می ریم.

توام برو تو، هوا گرمه گرما زده میشی

. یا علی. دست تکان می دهم

برای آن حجمِ گرد و کوچک غرقِ

در انسانیت

.کمربندم را که می بندم

انگار تازه نگاه آراز مرا کشف می کند.

با منظور سوتی میزند

و با شیطنت خاص خودش اضافه

می کند: _نه مثکه شمشیرتو

امروز از رو بستی زورو

. با اخم می گویم: _چطور؟

_مانتو جلو باز و شال قرمز و رژ

مکش مرگ ما.گویا قصد جونتو کردی…

خلاصه رمان در سایه سار بید

صدا، صدا، صدا و نور

و یک غم عجیب که میزند

 دلم.یک حس گنگ از تنهایی،

همه رگ های بدنم

را اسیر و منجمد کرده است.

صدای بق بقوی کبوتران

حرم، نجوای” امن یجیب “

و نگاه پر از استغاثه زنها

و دختران جوان به گنبد طلایی

. سرم را می چرخانم،

هر جا نگاه می کنم نور است

و دعا و عجز و لابه ی مردم،

که انگار همه یک چیز می خواهند

با زبانی متفاوت از دیگری؛

اما من به دنبال یک نفرم،

در پی پیدا شدنم.

کسی مرا نمی بیند

انگار هرچه جیغ می کشم،

هیچکس صدایم را نمی شنود.

می دوم سمت یکی از درهای

مسجد گوهرشاد. می رسم؟…

نمی رسم؟

به نور عجیب و سبز رنگی خیره ام،

که از بین درهای بلند بالای مسجد

بیرون می زند و دلم را

از بالای همه ی ترن هوایی های

عالم هری می کشد پایین

. باز هم جیغی از ته دل می زنم

و حس غریب تنهایی.

جلو پایم را نگاه میکنم،

هنوز همان کفش های عروسکی

سفید با پاپیون صورتی،

گز گز کف پاهایم را تشدید می کنند…

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان پرواز ققنوس

رمان نیلوفر ابی

رمان روا

برای دانلود هریک کلیک کنید.

رمان در سایه سار بید pdf

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 19,036 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر
رمان لانه ویرانی جلد ۲ pdf

رمان لانه ویرانی جلد ۲ pdf

مانتوم رو محکم دورم پیچیدم

. خوبی این کوچه ها نصفه شب

های روشنش بود.

چراغ های روشن خونه های

قدیمیش که بوی زندگی

با کلی بی پولی ولی

خوشبختی بزرگ می داد.

از هرخونه ای که می گذشتم

با بازیگوشی و سربه هوایی

پلک می شمردم و مقایسه می کردم

با عمارت متروکه اریایی

که تو ثروت غرق بود؛

ولی بوی غم داشت کنار تیر

چراغ برق…بین درخت های

خشکیده سرکوچه،

که سیم برق وصل شده

  یک ماشین اشنای مشکی رنگ

بدجور با شیشه های دودیش چشمک میزد.

خلاصه رمان لانه ویرانی جلد دوم

بی اختیار قدم هام شل شد.

بازوهام رو محکم بغـل کردم

و نیم نگاه تردیدامیزی

به انتهای کوچه انداختم.‌

می تونستم با یک،

دو، سه ای اگر مشکلی پیش بیاد

بدووم به سمت خونه

یا راهم روبرعکس کنم.

قدم هام رو تندتر کردم

و با سری پایین از کنار

ماشین گذشتم تا مثال بی خیال

ترسم بشم یا ریلکس به نظر بیام.

فقط کافی بود به سر کوچه برسم

اون موقع جلوی رهگذرها

یا ماشین ها کاری از دستشون

برنمیومد چند قدم از ماشین

دور شدم که صدای بازو بسته

شدن در دلم رو لرزوند

و قدم هام رو تند تر کردم….گلبرگ

پاهام خود به خود متوقف شد.

اصال مگر می شد این صدا

رو بشنوی و بی اهمیت بگذری!…

چشم های احساساتیم

بی جنبه تر از هربار سرخ شد؛

قطره های اشک گونه های

سردم رو خیلی سریع گرم

کرد نمی تونستم برگردم…

قفل شده بودم بین هزاران

حسی که شاید فقط ما

دونفر درکش می کردیم

. الان اینجا… در این زمان…!

توقع دیدن هرکسی رو داشتم غیر

.!اونی که یک شبه شد

یک هم خون غریبه صدای قدم هاش

رو پشت سرم می شنیدم

، اشک می ریختم و چشم می فشردم .

!هیچ وقت فکر نمی کردم

این اسم به این قشنگی باشه…

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان لانه ویرانی جلد ۱

رمان تریاق

رمان تقاطع

برای دانلود کلیک کنید

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 90,426 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ۲ نظر
رمان لانه ویرانی جلد ۱ pdf

رمان لانه ویرانی جلد ۱ pdf

۲۵ سالم بود که زندگیم

دست خوش تغییرات شد.

تغییراتی که شاید اول

با اومدن اسم تو شروع شد؛

ولی آخرش به اسم تو ختم شد…

و من نمی‌دونستم بازی روزگار

چه‌قدر ناعادلانه عمل می‌کنه.

اول این بازی از یک وصیت شروع شد

، وصیتی که باعث شد گلبرگ

کهکشان یک آدم دیگه با یک

هویت دیگه بشه!

رفتن به اون عمارت برای من

همه چیز بود؛ چون به تو می‌رسید!

به تویی که زندگی رو ازم گرفتی…

به تویی که هویتم رو گرفتی!

من فقط یک بازیگر ساده بودم

با کلی خیال‌های رنگی که

برای نبود تو خوشحالی می‌کرد.

من…منی بودم که خودم

رو بین نقاب سادگیِ یکی

دیگه پنهان کردم تا به آخر

زندگیِ تو برسم

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان لانه ویرانی جلد۲

رمان ارکان

رمان روا

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 15,362 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر
رمان نیلوفر ابی pdf

رمان نیلوفر ابی pdf

خلاصه رمان نیلوفر آبی

صدای شلیک گلوله و جسمی

که مقابل زانوم،به زمین افتاد

. تموم شد. به چشمای نیمه

بازش که زندگی رو وداع می کرد،

نگاهی انداختم و گفتم:

-قانون بازی رو نباید دور می زدی..

اخطار رو گرفته بودی، هوم؟

خرخر کرد…

سری تکون دادم و منتظر شدم

تا نفس اخرش رو بکشه

و با چشمای خودم شاهد مرگش باشم

. کار باید بهترین شکل انجام می شد

. این یه قانون بود.

وقتی فرشته مرگ

،جسمش رو به اغوشش کشید

، ماموریتم تموم شد.

دستم رو روی گردنش قرار دادم

و بعد از اینکه چیزی حس نکرد

م, لبخندی زدم و از جنازه

خونینش دور شدم

. اشاره ای به دو مرد همراهم کردم

تا جنازه اش رو به جایی

که مشخص کرده بودیم ببرن.

سمت ماشین رفتم و دستکشم

رو از دستم بیرون کشیدم.

به جنازه ای که روی زمین

کشیده می شد،نگاه دوختم و شماره

اش رو گرفتم. -بله؟

نفسی کشیدم و به خاکی که

روی جنازه ریخته می شد

خیره شدم. -عروسی تموم شد…

رمان نیلوفر ابی pdf

رمان های دیگر این نویسنده:

رمان پرواز ققنوس

برای دانلود کلیک کنید

  • 1195 روز پيش
  • alimirzaye
  • 103,035 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ۲ نظر

رمان ارکان pdf

رمان ارکان pdf

رمان ارکان pdf

زهرا در کافه دوستش مشغول کار

و زندگی است و در یک سفر به

همراه دوستان دانشگاهی اش

در کیش با مرد متعصب و غیرتی

عرب تباری به نام

ارکان آشنا می شود که

برنامه هتل و گردش زهرا را

خودش نقشه ریزی کرده،

چون مدت ها است که به او علاقه مند

و زیر نظرش دارد،

ارکان از عشیره ای سرشناس است

که به خاطر کینه و دشمنی

برادر بزرگش از خانواده دور است و …

خلاصه رمان ارکان

اَرکان

_ دخترخانم… بند کفش من

رو می بندی؟

لباس های رنگی، یک دختر غرق رنگ ها،

لبخندی که برق آن در نگاه

خرمایی رنگش هم می درخشد.

چشمان خرماییرنگ،

از آن خرماهایی که روی

نخل های کشور من می

درخشند، زیر خورشید سوزان

. نه آن قدرطلایی و کال

و نه آن قدر پخته و تیره

.نگاه مرددی بین من و همراهانش

که به سمت گیت پرواز می روند

، می کند._

بله، البته.صدایش مانند حریر نرم است

و لطیف، صورتش هم چون گل سرخ،

شکفته از شرمی دخترانه،

نباید بیش تر از ۱۸سالش باشد.

از همین حاال هم میگویم

او نقطه مقابل من است.

او خود نور است.

خم میشود و کوله پشتیاش

روی زمین رها… سنگین است

. وسایل دخترهاو مجردی

. لباس ها و…_ بفرمایین…

امیدوارم دستتون خوب بشه.دستم؟

زیر بغلم است!

می خواستم گوشی ام را از جیب کتم

بیرون بیاورم.حتما وگرنه چه کسی

با دست سالم ً

فکر کرده شکسته است.

منطقی است،به یک دختر جوان می گوید

بند کفشش را ببندد،

انگار که خدمه اش است.

سیدی؟سعید!

مستخدم مخصوص من

. پوست تیره و آفتاب سوختهاش

او را بیش تر متمایز می کند.

او را یادم رفته بود. _

چندبار گفتم با من فارسی حرف بزن

؟سر پایین

می اندازد، نمیخواهم این قدر تند

و برافروخته باشم.

اما برای من سخت است.

من با این شیوه بزرگ شدهام.

_ ببخشید… بفرمایید سوار بشید

.لهجه غلیظش گویای زبان اوست.

من هم لهجه دارم،

اما نه به این غلظت.

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان اغواگر

رمان ترنج

رمان بوسه مرگ

برای دانلود هریک کلیک کنید

رمان ارکان pdf

  • 1196 روز پيش
  • alimirzaye
  • 62,392 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر

رمان اغواگر pdf

رمان اغواگر pdf

رمان اغواگر pdf

خلاصه:

من حاج بهرام خان صالحی

یک اشراف زاده …متمول به

دختر بی پناهی پناه میدم

 برای اینکه بتونه تو خونم زندگی

کنه صیغه اش میکنم تازه بعد از

محرمیت متوجه ظاهر زیبایی که داره

میشم..نازی که تو صداش داره …

دلبری هایی که تو رفتارش داره

من مقید رو کلافه میکنه

تا جایی که هربار تنها گیرش

میارم امکان نداره ازش بگذرم…

تقابل بین مردی خشن.مذهبی

و به شدت متعصب ۳۴ ساله

و دختری زیبا و دلبر….

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان آسو

رمان عشق سخت

رمان مهکام

برای دانلود هریک کلیک کنید

  • 1196 روز پيش
  • alimirzaye
  • 249,134 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر
رمان یک شب ودیگر هیچ pdf

رمان یک شب ودیگر هیچ pdf

خواب بود یا رویا…

شاید هم کابوس!

به فکرش هم نمی‌رسید روزی با او

؛ زیر یک سقف؛ حنی پلک روی هم بگذارد.

هوا برای تنفس کم داشت.

رایحه عطر مردانه و گران‌قیمت کوروش؛

سکوت سیاه شب و آرامش

خوابالود فضا را به نرمی تکان می‌داد.

خلاصه رمان یک شب و دیگر هیچ

با هر نفسی که می‌کشید

احساس می‌کرد کوروش در وجودش

بیشتر نفوذ می‌کند.

گیج بود. گیج از لحظه‌ای که

در ۱۸سالگی‌اش ثبت می‌شد

. آن‌قدر مقاومت کرد و به خاموش

و روشن اتاق خیره ماند تا پلک‌هایش

روی هم افتاد و نفهمید کی خوابش برد…

عطری که با نفس‌های آرام

او در خلسه فضا می‌خزید کم کم به آغوشش کشید

و پلک‌هایش را سنگین و سنگین‌تر کرد…

کوروش باز در حقش مردانگی به خرج داده بود…

رمان های پیشنهادی سایت:

رمان هوس دیدنت

رمان سنگاش

رمان ساقی

برای دانلود هریک کلیک کنید

  • 1196 روز پيش
  • alimirzaye
  • 12,610 views
  • قیمت اصلی تومان۲۸۰۰۰ بود.قیمت فعلی تومان۲۴۵۰۰ است.
  • ارسال نظر
ورود کاربران
درباره سایت
سایت پرشین رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • alimirzayeسلام خانم صادقی مدیر سایت هستم 09221706572 لطفا به من پیام بدید در تلگرام...
  • alimirzayeسلام عزیز 09221706572 تلگرام پیام بدید و اگر نمیتونید از سایت خرید تلگرام ادمین...
  • Zahraسلام میتونید برا من بفرستید من برا شما پول بریزم...
  • Fereshteخوب بود و تاثیرگذار با یه روند بسیار احساسی اما قابل قبول...
  • Nabatجالب و قشنگ بود این رمان.طول کشید خوندنش اما ارزش داشت.بازم دوس دارم در آینده بخ...
  • اعظم صادقیبا سلام اعظم صادقی هستم نویسنده ی رمان ممنون بابت نظر شما، بله در دنیای واقعی از...
  • ناشناسبه نظرم فالوور های این سبک رمان ها خیلی قصه های سیندرلایی ❤️ دارن منکه 🤣خدایی حا...
  • Aishaخیلی خوب بود داستانش.تاثیر خوبی گذاشت روم و تا مدت‌ها توی ذهنم میچرخید...
  • Mahoorکتاب خوبی بود و لذت بردم مخصوصا از فصل چهل به بعد عالی پیش رفت قصه...
  • alimirzayeسلام عزیزبرای پی گیری جلد دو به شماره ی 09221706572 پیام بدید در تلگرام یا واتس...
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پرشین رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.