رمان : #یک_بغل_تنهایی pdf
رمان : یک بغل تنهایی
ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
نویسنده : #ص_مرادی
خلاصه:
یه شبهایی اصلا نگذشت اما ما ازش گذشتیم!… یه شبهایی هم بد گذشت…سخت گذشت… یه شبهایی داد زدیم اما جز دلمون هیچ کس صدامونو نشنید!… یه شبهایی همه چیز بود به جز اونی که باید می بود… یه شبهایی هوا عجیب دونفره بود اما همون شبها ما بودیمو تنهاییمون…یه شبهایی فکر نمیکردی صبح و ببینی ولی بازم بیدار شدی و قوی تر ادامه دادی …یه شبهایی فکرش بود ولی خودش نبود و دیگه ام نخواهد بود…یه شبهایی ام تا صبح بیدار بودی و پلک رو هم نذاشتی یا از فکر و خیال یا از استرس فردا … ولی همه اون شب ها گذشت و بلاخره خورشید زندگی طلوع میکنه…
- 209 روز پيش
- adminshop
- 161 views
-
تومان۲۰۰۰۰
- ارسال نظر
رمان پدر خوب pdf
رمان : پدر خوب
نویسنده: #سرو_روحی
ژانر :#عاشقانه #همخونه_ای
خلاصه:
دختری هم نسل من و تو در مسیر زندگی یکنواختش حرکت میکنه ، منتظر یک حادثه ی عجیب الوقوع نیست ، اما از یکنواختی خسته شده . با اینکه مستقله و تمرکزش روی پیشرفت خودشه اما گاهی کم میاره از زندگی تکراری خسته شده و نمیدونه چیکار کنه ولی تو آینده اتفاقای جذابی منتظرشه…
روی پای خودشه ، مستقله ، عقاید محکمی داره … پای عقایدش می ایسته و دراین راه سعی میکنه تا به خیلیها بفهمونه یک دختر ، یک زن ، یک بانو ، یک خانم ، میتونه تنهایی نجابت و شرافتشو حفظ کنه . میتونه پیشرفت کنه و به جاهای بالا برسه اگه مردا مانع درست نکنن …
باور هاشو به شدت باور داره و کم کم در گذر زمان طعم عشقی ناخوانده رو تجربه میکنه که اصلا منتظرش نیست… !!
- 209 روز پيش
- adminshop
- 147 views
-
تومان۱۹۰۰۰
- ارسال نظر
رمان بن بست pdf
رمان : بن بست
نویسنده : #الناز_پاکپور #منا_معیری
ژانر : #عاشقانه #انتقامی
خلاصه :
آدم های دنیا خاکستری اند . نه سفید نه سیاه…خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است .
میدونی نمیشه آدمارو از رو ظاهر و حرفاشون قضاوت کرد گاهی بدترین ضربه ها رو از همین آدمای خوش سر و زبون که با حرفاشون خاممون کردن میخوریم چیزی که باطن یه آدم و نشون میده حرفاش نیست نحوه ی برخورد و کاراشه و ذات هیچکس عوض نمیشه …ج
بن بست بن بست نیست ، یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره…
یه مسیر پر از سنگلاخ ، بن بست یه کوچه نیست ، ته قلب آدمهاست….
- 209 روز پيش
- adminshop
- 144 views
-
تومان۹۰۰۰
- ارسال نظر
رمان میراث هوس pdf
⛔️#میراث_هوس
⛔️نویسنده : #مهین_عبدی
ژانر : #عاشقانه
خلاصه:
تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینههای برجسته و عضلانیِ مردانهاش قلاب شد.
انگشتانم سینههایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم!
بازی را شروع کرده بودم!
خیلی وقت پیش!
از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…!
باورش نداشتم این حقیقت تلخ را اما…
حالا من هم مثل خودشان بازی میکردم!
-فکر نمیکردم رابطه با تو انقدر از نزدیک جذاب باشه! انقدر نزدیک و دور از اون تماسای تصویری و چتهامون!
تکانی خورد و دست روی دستهایم گذاشت.
- 209 روز پيش
- adminshop
- 115 views
-
تومان۲۳۰۰۰
- ارسال نظر
رمان نیمه تاریکی pdf
ژانر: #عاشقانه #ازدواج_اجباری
نویسنده: #asal_h
خلاصه:
امان از آن چشم هایت
چشم هایت یک فلسفه ی زیباست .
اگر عاشق شوم معشوق شدن را بلدی ؟
اگ دلدار شوم ، دل نگه داشتن را بلدی؟
تو آن نیمهِ ی تاریک من را از بین بردی ،
چگونه به تو بدهی دلم را بپردازدم؟
تو برایم هماننده ؛ آیدایِ شاملویی
“”و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگریست””
- 209 روز پيش
- adminshop
- 123 views
-
تومان۱۲۰۰۰
- ارسال نظر
رمان ارباب زاده pdf
رمان: #ارباب_زاده
نویسنده: #الهام_فعله_گری
ژانر: #عاشقانه #اربابی
خلاصه:
صبح یکی از روزهای اواخر تابستان بود. عمارت میان درختان سرسبز مثل یک بنای رویایی در بهشت میماند بسیار مجلل و زیبا مثل کاخ یک پادشاه خودنمایی میکرد
که در یکی از بزرگترین اتاقهای آن، مرد با ابهت و تنومندی با بیقراری قدم میزد. عاقبت طاقت نیاورد و با صدای بلندی گفت:
مهتاج… مهتاج! زنی مسن با لباسهایی گرانقیمت جلو امد: بله ارباب؟ – همه چیز مرتبه؟ بچه ها هستن؟
بله آقا، همه پائین منتظر شما هستن. خواهش میکنم نگران نباشید…
- 209 روز پيش
- adminshop
- 256 views
-
تومان۲۵۰۰۰
- ارسال نظر
رمان کالبد خاکی pdf
رمان: #کالبد_خاکی
🍃نویسنده: #فرنیا_حیدری
🍃ژانر: #عاشقانه #انتقامی #درام #بزرگسال
🍃خلاصه:
آیه مهدوی دختری که از تمام مردها بیزاره دختری که از اونها مثل خطر دوری میکنه
چون حس میکنه غیر قابل اعتمادن آیه دختری مغرور که کسی و به خلوتش راه نمیده
تا اینکه بر حسب اتفاق با جاوید آشنا میشه ، اما جاوید یک استثناست،
جاویدی که با هدف نزدیکش شده، پسر مرموزی که با نقشه به اون نزدیک شده
و فکرای زیادی تو سرشه ،آیا میتونه در برابر زیبایی ها و چشمهاش دوام بیاره!
- 209 روز پيش
- adminshop
- 142 views
-
تومان۲۲۰۰۰
- ارسال نظر
رمان خشت و آیینه pdf
رمان : خشت و آینه
نویسنده : بهاره حسنی
ژانر : #عاشقانه #همخونه_ای
خلاصه :
پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه… این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیتها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی.می خواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد، در انتها بالغ و فهیم می شود. حالت باری به هر جهت بودن او رشد خواهد کرد و تبدیل به کسی خواهد شد که برای اهدافش تلاش خواهد کرد…..
- 209 روز پيش
- adminshop
- 134 views
-
تومان۱۵۰۰۰
- ارسال نظر
رمان همه هستی من pdf
رمان : همه هستی من
نویسنده : #سرو_روحی
ژانر : #عاشقانه #طنز
خلاصه :
روایت زندگی خانواده ایست که هم و دوست دارن ولی مشکلات و سختی ها همیشه تو همه خانواده ها هست ،اما مانی فرزند آخرشان با تمام نخواستن ها ماند…
روایت عشق پاک دو جوان که با وجود همه ی سختی ها بازم دست از دوست داشتن هم برنداشتن یعنی نمیتونن بدون هم تاب بیارن …
رمانی فوق زیبا با نثری دوست داشتنی با چاشنی طنز که خیلی شیرینش کرده ، شاید هم گاهی عشق واقعی و بشه تو نرسیدن معنی کرد…
- 209 روز پيش
- adminshop
- 155 views
-
تومان۱۵۰۰۰
- ارسال نظر
رمان آخرین برف زمستان pdf
رمان آخرین برف زمستان pdf
نویسنده : #فاطمه_ایمانی ( #لیلین )
ژانر : #عاشقانه #همخونه_ای
خلاصه :
پایان یک زندگی مشترک شروع این داستانه و آیلین زنی که جسورانه بدون اینکه حتی ذره ای حمایت خونواده واطرافیانش روداشته باشه دست به این کار می زنه و از محمد مردی که همیشه براش مثل یه کاغذ سفید، نانوشته وغیر قابل درک بوده جدا می شه.بلاخره یه جا مجبور به گرفتن این تصمیم میشه و کار و تموم میکنه ….
تا به دنبال خواسته ها وآرزو های بزرگ زندگیش بره.برای بهتر شدن زندگیش این راه و انتخاب کرد و باید تا تهش بره.. اون با پیشزمینه ذهنی بدی که از ازدواجش داشته نقطهی پایان و طلاق رو خیلی آسون تو جریان زندگیش می پذیره. درست به آسونی چیزی که الآن ما تو جامعهمون میبینیم. اما…
- 209 روز پيش
- adminshop
- 234 views
-
تومان۲۰۰۰۰
- ارسال نظر
رمان به من بگو لیلی pdf
رمان : به من بگو لیلی
نویسنده : #مهسا_زهیری
ژانر : #عاشقانه #معمایی #روانشناسی
خلاصه :
نسیم روانشناسی نه چندان سر شناس که توی مطبش فعالیت میکنه و تلاش میکنه گذشته رو فراموش کنه،
در گذشته نامزدش اون رو رها کرده و ضربه ی بزرگی به احساسش وارد کرد،
اون برای فرار از نگاه اطرافیان و حرفای بیخود و دخالتاشون به تهران پناه آورده و مشغول به کار شده!
تو این مدت تنها زندگی کرده و از پس زندگیش بر اومده ...
ماجرا از اونجایی شروع میشه که دکتر کارن شفیق مرد جذاب و پولدار که اتفاقا خیلی هم مغروره به اجبار مجبور به تحمل جلسات مشاوره با نسیم میشه…
پایان خوش
- 210 روز پيش
- adminshop
- 128 views
-
تومان۲۳۰۰۰
- ارسال نظر
رمان در چشم من طلوع کن pdf
رمان : در چشم من طلوع کن
نویسنده : #اعظم_طیاری
ژانر : #عاشقانه #پلیسی
خلاصه :
غزاله زنی زیبا که با همسرو فرزند کوچکش در کرمان زندگی میکند برای عروسی خواهر شوهر برای اولین بار به تنهایی راهی شیراز میشود ولی باتوطئه یک قاچاقچی، مواد مخدر جاسازی شده در وسایل او توسط پلیس کشف و او به زندان می افتد با این که در تمام مراحل بازجویی که توسط سروانکیان زاد مهر ،غزاله به بیگناهی خود اصرار میورزد ولی بازجو بدون دلیل نمیتواند اورا آزاد کند وغزاله به زندان میافتد و شوهرش پس از مدتی با تحریکخانواده اش او را طلاق میدهد و حتی نمیزاره بچه ی کوچیکش و ببینه و مادر غزاله خیلی ناراحته و بلاخره تاب نمیاره و از غصه دخترش میمرد و غزاله دچار افسرگی و بیماریهای روحی وجسمانی شدید میشود و وقتی توسط بازجوسروان کیان زادمهر برای تحویل به کرمان میرود توسط قاچاقچیان مواد مخدر که قصد به گروگان گرفتن کیان زادمهر را داشتند ربوده میشود و مورد آزار و اذیتقرار میگرد ولی بلاخره با زرنگی کیان میتوانند از دست قاچاقچیان فرار کنند و…..
- 210 روز پيش
- adminshop
- 115 views
-
تومان۱۷۰۰۰
- ارسال نظر
رمان تب داغ گناه جلد اول pdf
رمان : تب داغ گناه جلد اول
نویسنده: #نیلوفر_قائمی_فر
ژانر: #عاشقانه #انتقامی
خلاصه:
آتیش انتقام چشماش و کور کرده بود و توی ذهنش فقط اون لحظه ای رو تجسم میکرد که اون آشغال تقاص کاری که با خودش و خانوادش کرد پس بده…آرمین که چشم همه ی دخترا دنبالش بود ،پسر زیبا و مغروری که خشم انتقام چشماش و گرفته اومده تا انتقام بگیره انتقام گذشته ی تلخی که مردی برای او وخانواده اش رقم زده… تاوان گناهی که درگذشته رخ داده رو چه کسی باید بده دختری بی گناه و زیبا و در عین حال مظلوم که ازهیچ چیز خبرنداره…
- 210 روز پيش
- adminshop
- 128 views
-
تومان۱۴۰۰۰
- ارسال نظر
رمان قشاع pdf
رمان: #قشاع
نویسنده: #نیلوفر_قائمی_فر
ژانر: #عاشقانه
خلاصه:
هونیا زنی خوشگل و با اعتماد به نفس که با شوهرش زندگی خوبی داره و سعی میکنه با عشق زندگی کنه ولی خبر نداره که سرنوشت براش چی رقم زده …برادر شوهر هونیا پسری مغرور و دخترکشه که قصد داره برگرده و کام بقیه رو با این خبر تلخ کنه هونیا خبر نداره که انگشت اتهام برادر شوهر تازه از سفر برگشتش به طرف اونه ومنتظر توضیحی برای تمام اتفاقاتی که….
- 210 روز پيش
- adminshop
- 113 views
-
تومان۱۵۰۰۰
- ارسال نظر
رمان روز نود و سوم pdf
رمان : #روز_نود_و_سوم
نویسنده : #نیلوفر_قائمی_فر
ژانر : #عاشقانه
خلاصه :
این رمان ،دومین اثر منه و موضوعش این طوری شروع میشه…
امیرر محمد یه پسر ۲۸ -۲۹ ساله است که به خاطر ناتوانی ای که در ازدواجش داشته ،همسرش ازش جداشده و اون بعد طلاق به فکر درمان خودش میفته ؛دوره درمان که تموم میشه پزشک و روان شناسش بهش پیشنهاد میدن که قبل ازدواج مجدد مدتی خانومی رو عقد موقت کن تا از درمان خودت مطمئن بشی و بعد ازدواج کن
حالا امیر محمد کی رو انتخاب میکنه؟هیفا رو
هیفا کیه؟در ادامه رمان بخوونید …
فقط اینو ازش میگم که یه شاهزاده عرب که …. که… خب رمانو بخونید ….
حالا چرا روز نودو سوم؟!!! تو رمان معلوم میشه..
- 210 روز پيش
- adminshop
- 126 views
-
تومان۱۴۰۰۰
- ارسال نظر
رمان بی تو جهانم خالیست pdf
⛔️رمان : #بی_تو_جهانم_خالیست
🍃نویسنده : #آیدا_باقری
🍃ژانر : #عاشقانه #طنز #معمایی
🍃خلاصه :
نهال امیرخانی، دانشجویی از تبار پاکستان که برای پرستاری از عمهخانوم وارد عمارت سوت و کور نیکنام ها
میشه یه خانواده ی افاده ای و مغرور که پولشون زبون زد همه اس نهال بیخبر از اومدن
سرگرد امیرحافظ نیک نام پسر بد اخلاق و مغرور، اونجا ساکن میشه تا جایی که نتیجه ی ا
ین بیخبری، میشه اولین سوتیِ نهال، تو اولین دیدارش با این جناب سرگرد بداخلاق و
همیشه طلبکار باید دید چه اتفاقی میوفته که نهال مجبور میشه به..
- 210 روز پيش
- adminshop
- 329 views
-
تومان۲۳۰۰۰
- ارسال نظر
رمان آواز قو pdf
رمان : آواز قو
🗞ژانر: #عاشقانه #انتقامی
🖋نویسنده: #سیمای
📌خلاصه:
من سیاوش مجدم
مردی که ثروتش زبانزد هر کسیه
برادرم توی خونه ای که قرار بود با عشقش اونجا زندگی کنه خودشو دار زد آره باورش سخته ولی خودش و کشت به خاطر اون دختری که بهش خیانت کرده بود…
بخاطر خیانت اون دختر نتونست دووم بیاره و قسمتش خاک شد…درد بزرگی بود برام که تحملش و نداشتم برادرم تنها کسی بود که داشتم سعی کردم اون دختر و پیدا کنم و انتقام بگیرم و بلاخره پیداش کردم …
من برای انتقام اون دخترو پیدا کردم و به همونجایی بردم که تنها کسم خودشو دار زده بود
بهش ت….وز..کردم و شکنجش دادم
اما بعد فهمیدم…
- 210 روز پيش
- adminshop
- 143 views
-
تومان۱۴۰۰۰
- ارسال نظر
رمان زهر تاوان pdf
رمان : زهر تاوان
ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #هیجانی
نویسنده : #پگاه #P_E_G_A_H
خلاصه :
درمورد یه دختر به اسمه جلوه هستش که زمانی که چهار سالش بوده پسری دوازده ساله به اسم کیان وارد زندگیش میشه .
پدر و مادرجلوه هردو پزشک بودن و وقت کافی برای بودن با جلوه رو نداشتن ب
رای همین جلوه همه کمبودهای پدرومادرش روباکیان پرمیکنه وکیان همه زندگیش جلوه میشه
تاجایی که کیان ازجزئی ترین رفتارهای جلوه که حتی مادرش بی خبربوده اطلاع داشته تاجایی
که جلوه عاشق کیان میشه و کیان عاشق جلوه.اما چون کیان یه جورایی جلوه روبزرگ کرده
نمیتونه بین حس اینکه عاشق جلوه شده یا فقط یه حسه دلسوزی و مسئولیت پذیری نسبت
به جلوه داره یکی روانتخاب کنه.
ازاون طرف وقتی جلوه میبینه کیان بادخترهای دیگه ای وقتش رومیگذرونه و
از جلوه دوری میکنه احتمال اینکه یه روزی کیان عاشقش بشه رو به صفر میرسونه و دریک تصمیم
ناگهانی چون میخواد ازاین حس رها بشه به اولین خواستگارش که استاد دانشگاهش هستش
و همچی تمومه جواب مثبت میده و باماهان ازدواج میکنه و …
پایان خوش
- 211 روز پيش
- adminshop
- 129 views
-
تومان۲۴۰۰۰
- ارسال نظر
رمان زیتون pdf
⛔️رمان : #زیتون
⛔️نویسنده : #الناز_پاکپور
⛔️ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
⛔️خلاصه :
داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن ، بودن ، اون جا رو ترک کرده .
باده تلخ و شیرین ، آرام و طوفانی ، مستقل و وابسته است پر از تناقض و پر از زیبایی .
برای باده همه چیز در شهر آبی رنگ شکل میگیره و در شهری خاکستری به نقطه اوج میرسه .
میتوان زیبا زیست …
نه چندان سخت که از عاطفه دلگیر شویم ،
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب !
لحظه ها میگذرند ،
گرم باشیم پر از فکر و امید …
عشق باشیم سراسر خورشید …
- 211 روز پيش
- adminshop
- 142 views
-
تومان۸۰۰۰
- ارسال نظر
رمان الماس pdf
⛔نویسنده : #Shaloliz (#شراره)
⛔ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #طنز
⛔خلاصه :
دختری از جنس شیشه ؛ اما به ظاهر چون کوه ، دختری با قلبی شکننده و کوچک ،
اما به ظاهر چون آسمانی پهناور ، دختری با گذشته ای پر از مهتاب تنهایی ،
اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی .
از درون مثل پنبه لطیف بود ولی نقابی از جنس بی تفاوتی روی صورتش میزد
و اون همه معصومیتی که داشت پشت غرور ظاهری پنهان میکرد..
الماس سرگذشت یک دختره .
از آن دسته ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد میشیم .
از آن دسته ای که همه آرزو داریم که کاش ما جای او بودیم .
همیشه فکر می کنیم بی غم ترین آدمهای روی زمین هستند .
هیچوقت نمی فهمیم شاید آنها هم یک دردهایی دارند ،
هیچوقت نمی فهمیم شاید آنها هم نیاز به تکیه گاه دارند .
هیچوقت نمی فهمیم آنها هم دلی دارند شکننده تر از آینه …..
- 211 روز پيش
- adminshop
- 119 views
-
تومان۱۷۰۰۰
- ارسال نظر
رمان پوکر pdf
⛔️رمان: #پوکر
⛔️نویسنده: #حوا_م_فرهانی
⛔️ژانر: #عاشقانه #پلیسی
⛔️خلاصه:
این رمان در مورد دختریه به اسم هما، هما یه دختر معمولی و ساده هست
که چهره ی ساده ایی هم داره، از جمله خواسته ها و دنیاش هم ساده هستن.
هما در بازی با ورق خیلی ماهره و خوب بلده منتها این بازی رو میون
جمع فامیل و دوستاش انجام میده با روش و قوانینی که بین خودشون یاد گرفته.
هما بچه ی بزرگ خانواده ایه که داره سعی میکنه نذاره از هم بپاشه
پس مجبور میشه این بار حریف یه جمع غریبه بشه. توی بازی ایی که نمیدونه بازی با سرنوشتشه …
از اینجا تازه قسمت جذاب ماجرا شروع میشه هما بدون هیچ شناختی وارد بازی ای میشه
که کاملا مسیر زندگیش و به طور جذاب و هیجان انگیزی عوض میکنه ….
- 211 روز پيش
- adminshop
- 127 views
-
تومان۲۸۰۰۰
- ارسال نظر
رمان آغوش سرخ pdf
⛔ رمان : #آغوش_سرخ pdf
⛔نویسنده: #کیاندخت_۷۰
⛔ ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #غمگین
⛔خلاصه:
مادر جوانی با وجود دختری نوجوان تصمیم به ازدواجی اشتباه میگیرد …
تقصیری نداشت نمیدونست سر نوشت چی براش خواب دیده شاید
اگه تو انتخاب همسرش بیشتر دقت میکرد اینجوری نمیشد ،
شاید فقط باید به آرامش و خوشبختی دخترش فکر میکرد، این فکرا عذابش میداد…
جلوتر رفت . آیلار به پهلو خوابیده بود و بند نازک لباسش روی شانه ظریفش افتاده بود .
شکم صاف و خوش رنگش کاملا نمایان بود و موهای بلند و به رنگ شبقش روی بالشت سفید پخش شده بود .
دهان کوچکش کمی باز بود و مژگان بلندش بر گونه های برجسته اش که همانند آلما بود سایه انداخته بود .
نفس بهداد برای لحظه ایی کوتاه از این همه ظرافت و زیبایی گرفت .
شانه های ظریف و دستهای کوچکش که ملحفه را در چنگش فشرده بود باعث شد جلوتر برود و آرام روی تخت بنشیند .
گردنبند ظریفش باز هم میان اندامهایش افتاده بود و بهداد بی اختیار دستی به پشت گردنش کشید . داغ شده بود !
- 211 روز پيش
- adminshop
- 304 views
-
تومان۲۷۰۰۰
- ارسال نظر
رمان فریاد زیر آب pdf
⛔️رمان #فریاد_زیر_آب
⛔️نویسنده : #shania_swan
ژانر: عاشقانه ، غمگین ، اجتماعی ، هیجانی
⛔️خلاصه رمان :
تو از من “صداقت” خواستی و من “حماقت” کردم، چشم به “حمایت”
تو داشتم و تو مرا “شماتت” کردی… و این شد که هر دو به “فلاکت” افتادیم!
اشتباه من، خشم تو شد، و خشم تو درد من…
درد من زجر تو شد و زجر تو فریاد من!
داستان دختری که برای تکیه گاه بودن ضعیف بود و شکست!
و مردی که به این شکستگی دامن زد. شکستن بی صدایی که فریاد هر دو رو به آسمان برد .
هر دو از درون شکسته بودن و تاب دوری هم نداشتن و سر نوشت ماجراهای زیادی و براشون رقم زد…
- 211 روز پيش
- adminshop
- 135 views
-
تومان۲۵۰۰۰
- ارسال نظر
رمان جوزا دو جلدی pdf
⛔️نویسنده : #میم_بهارلویی
⛔️ژانر : #عاشقانه
⛔️خلاصه :
با این هدف که پیداش کنم به هر طریقی بود خودم و به مهمونی رسوندم
همه شبیه هم بودن و هیچ نوری اونجا نبود کلافه و خسته شده بودم
هر از گاهی یکی از جمع جدا میشد و سمتم میومد ولی حتی صداشو نمیشنیدم
چون با نگاهم فقط دنبال یه برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد
حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در
جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم،
فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای
تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی مغزم منقار می کوبید
رمانی بشدت جذاب و پرطرفدار پیشنهاد میشه
- 211 روز پيش
- adminshop
- 201 views
-
تومان۲۵۰۰۰
- ارسال نظر
رمان مرد من pdf
⛔️اسم رمان: #مرد_من
(#جلد_اول #رمان_ای_کاش_یک_زن_نبودم )
⛔️ژانر : #عاشقانه
⛔️نویسنده : #نیاز_حسینی
⛔️خلاصه :
رمان دوم داستان زندگیسیاوش وصنم وتعریف میکنه…ا
ین رمان کامل کننده فصل قبله که تمام شخصیت ها رو با جزئیات برامون نوشته
از مشکلاتی که برای سیاوش و صنم اتفاق میوفته و چیزی از تب عشقشون کم نمیکنه
ازمشکل فهمیدن مریضی صنم که براش خیلی سخته
و سیاوش هم تمام تلاشش و برای بهبودی صنم میکنه
هیچکس فکر نمیکرد یه روز صنم مهربون با همچین بیماری ای دسته و پنجه نرم کنه
و چه مشکلاتی براش پیش بیاره …
خلاصه ای زندگی تمام شخصیت های داستان تعریف میشه واین کتاب عاشقانه به پایان میرسه.
- 211 روز پيش
- adminshop
- 370 views
-
تومان۲۸۰۰۰
- ارسال نظر
رمان در امتداد حسرت pdf
⛔️رمان: #در_امتداد_حسرت
⛔️نویسنده: #طیبه_امیر_جهادی
⛔️ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
⛔️خلاصه:
یاسی فرزند طلاق است با بازتابهای بد روحی بر روان ناخودآگاهش
که باعث کارهای خلاف بیشماری میشود با وجود اینکه خودش انتخاب نکرده
بچه ی طلاق باشه ولی تاوان انتخاب اشتباه پدر و مادرش و پس میده
و تجربه ی دردناکی و حس میکنه ،
با بازگشت پدر دچار آشفتگی های روحی بیشتری میشود .
در این میان آشنایی او با پزشک جوان و معتقدی به نام رضا زمینه علاقه مندی
و عشق را در او فراهم می آورد ولی اعتقادات و تعصبهای رضا
یاسی را که به زندگی بی بند و بار خو گرفته دلسرد میسازد و با بی رحمی از رضا جدا میشود ،
ولی نامزد جدید هم نمیتواند یاسی را خشنود کند .
بعد از سالها یاسی که متوجه اشتباهاتش شده و توبه کرده
دوباره رضا را میبیند ولی رضا حاضر به پذیرفتن او نیست و ..
رمان بشدت پیشنهادی حتما حتما مطالعه کنید
- 211 روز پيش
- adminshop
- 194 views
-
تومان۲۸۰۰۰
- ارسال نظر
⛔️ رمان : #شهر_بازی pdf
⛔️ ژانر : #اجتماعی #عاشقانه
⛔️ نویسنده : #allium
⛔️ خلاصه رمان شهر بازی pdf :
این دنیا مثله شهربازی میمونه یه عده وارد بازی میشن و یه عده بازی ها رو هدایت میکنن یه عده هم بازی های جدید طراحی میکنن، این میون یه عده بازی می خورن و حالشون بد میشه و یه عده سرخوش از هیجانات کاذبی که بهشون دست داده بلند بلند می خندن و حتی به اونهایی که بد حالن نگاه هم نمی کنن.
دختر قصه ی ما تو این شهربازی بازیچه ی دست مردان مهم و عزیز زندگیش میشه و تو همین بازی ها کم کم بزرگ میشه…همین بازی خوردنا چشم آدم و روی دنیا باز میکنه مخصوصا وقتی ضربه رو از کسی که برات عزیزه و فکرش و نمیکنی بخوری….
- 211 روز پيش
- adminshop
- 120 views
-
تومان۲۳۰۰۰
- ارسال نظر
رمان سقوط برای پرواز pdf
📎نام رمان : #سقوط_برای_پرواز
📎ژانر : #عاشقانه #اجباری #هیجانی
📎نویسنده: #افسانه_سماوات
📎خلاصه :
خواهر حنانه به خاطر بدهیاش افتاده زندان ، حنانه برای پرداخت بدهی آزادی خواهرش
از زندان مجبور میشه رحم خودش رو اجاره بده. ولی بعد از بارداری میفهمه که پدر کودکش
هرگز از این موضوع خبر نداشته و مجبور به زندگی با کیامرد که مردی بد اخلاقی هست میشه،
در حالی که همسر کیامرد…
- 213 روز پيش
- adminshop
- 206 views
-
تومان۱۰۰۰۰
- ارسال نظر
خلاصه کتاب
دانلود رایگان کتاب دانسته هایت را به کار بگیر
دانلود رایگان کتاب قانون جذب
چگونه قانون جذب زندگی من را تغییر داد؟
مایکل لوسیر در کتاب قانون جذب با استفاده از تمرینها و راهنماییهای کاربردی به شما کمک خواهد کرد تا سرعت یادگیری خود را افزایش داده و قانون جذب را در زندگی خود تمرین کنید.
تا به حال شنیدهاید که پول، پول میآورد؟ یا هر چی سنگه مال پای لنگه؟ فکر میکنید کسی این ضربالمثلها را از خودش درآورده یا پشت هر کدام از اینها رازی نهفته است؟ یا اصلا شده آرزو کنید کاش یک چوب جادویی داشتید تا هر چه میخواستید در یک چشم بر هم زدن برایتان مهیا میشد؟ مشخص است که همهی ما در زندگی خود خواستهها و آرزوهای کوچک و بزرگی داریم که حاضریم برای برآورده شدنشان دست به هر کاری بزنیم. گاهی هم پیش میآید که اصلا از چیزی یا کسی خوشمان نمیآید و میخواهیم هر طور شده از شرش خلاص شویم اما نمیدانیم چطور.
عنوان فصل ها
مقدمه
قانون جذب
گام اول: تصمیم بگیر چه میخواهی
گام دوم: فکر و احساست را انتخاب کن
گام سوم: نقطهی پایان را به خاطر بسپار
گام چهارم: تفسیر نکن
گام پنجم: اکنون پذیرا باش…که این دیر نپاید
گام ششم: ببخش
گام هفتم: گذشته را رها کن
گام هشتم: سپاسگزار باش
گام نهم: دوستانت را با دقت انتخاب کن
گام دهم: ارتباط ذهن، جسم و روح
گام یازدهم و گام آخر: بگذار تا بیاید
از این سفر لذت ببر
ایجاد صلح جهانی و ثروت فراگیر
خلاصه ای از کتاب قانون جذب
قبل از اینکه با قانون جذب آشنا شوم شغلی داشتم که اصال آن را دوست نداشتم. شغلم به من هیچ فرصتی نمی داد تا
بتوانم خالقانه زندگی کنم. ساعت های طوالنی کار می کردم و حتی زمانی برای تفریح نداشتم. حتی با اینکه خوابی
دیده بودم که شغلت را رها کن ولی هرگز جسارت نداشتم تا شغلم را رها کنم زیرا به پول آن نیاز داشتم.
به محض اینکه با قانون جذب آشنا شدم شروع به تفکر در مورد شغل مورد عالقه ام کردم. از مربیگری و تدریس
بسیار خوشم می آمد زیرا به من احساس خوشایندی می داد. بنابراین تصمیم گرفتم که زمانم را صرف مربیگری و
تدریس کنم.
با اینکه هنوز شغل دولتی داشتم ولی نزدیک به پنجاه همایش در مورد قانون جذب گذاشتم و به گونه ای احساس
رضایت و خوشایندی می کردم زیرا به آرزوی خود یعنی تعلیم و تربیت عموم رسیده بودم.
آرزوهایم آهسته آهسته شکل گرفت. کارهایم رونق یافت. سرانجام در یک روز از کارفرمایم خواستم که تنها چهار
روز در هفته به کار بیایم و کارفرمایم با خواسته من موافقت کرد. پس از مدتی از کارفرمایم مجددا خواستم که تنها
سه روز در هفته کار کنم و سرانجام در سال ۲۰۰۰ شغل سابقم را رها کردم و هرگز به گذشته باز نگشتم.
زندگی به بهترین شکل خود رسید. هرگز تا این اندازه احساس خرسندی و نشاط نمی کردم. دیگران از من می
پرسیدند که چه طور زندگیت این قدر شکل گرفت و من برایشان می گفتم درک قانون جذب این خوشبختی را
برایم محقق ساخت.
جمله بعدی که به من گفته می شد، این بود:
تو باید کتابی در این زمینه بنویسی و من می گفتم:
خوب این هم کتاب
تو قبلا قانون جذب را تجربه کرده ای
آیا تا به حال تجربه کرده ای که آنچه را بدان نیاز داشتی ناگهان از جایی که انتظارش را نداشتی سر در می آورد؟
دیدن یک دوست، مشاهده یک شی خاص، تماس ناگهانی، تصویر غیر منتظره و … ؟
آیا تا به حال فکر کرده ای چرا این اتفاق ها برای تو پیش می آید؟ این اتفاقات برای تو پیش می آید زیرا تو در زمان
مناسب، در مکان مناسب هستی و این یعنی اینکه قانون جذب وجود دارد.
برخی افراد به دنبال مناسبت های بد هستند و قانون جذب به خواسته های آنان پاسخ می دهد. به یاد داشته باشید قانون
جذب به تمام خواسته ها و ناخواسته های شما پاسخ می دهد