توضیحات
رمان یک نخ سیگار سوخته pdf
داستان مردی خشن و جذاب،
سی و دو ساله به نام ویهان است
که عاشق دختری چهارده سال
از خود کوچک تر می شود
که افسار دلش را بریده،
برای به دست آوردنش هر کاری می کند تا اینکه …
خلاصه رمان یک نخ سیگار سوخته
دستی به کراواتش می کشد
و کاغذ ها را به کناری می اندازد.
حساب پسته ها و بادام هایی
که صادر کرده بودند از دستش در رفته بود.
یک چیز هایی این وسط اشتباه بود.
میزان بار ورودی با خروجی برابری نمیکرد.
ماه پیش کم بود و این ماه زیاد.
تا جایی که یادش بود،
ماه پیش هیچ باری داخل انبار نماند
و همه ی بسته ها تحویل بازار شد.
خودکار را روی میز پرت می کند.
با پنجه هایش،
رمان یک نخ سیگار سوخته pdf
فشار کمی به زمین وارد میکند
و صندلی چرخ دارش را به سمت
شیشه های َسر تا َسری شرکت میچرخاند.
زبانش را روی لب پایینی اش میکشد
و سعی میکند ذهن به هم ریخته اش را آرام کند.
از همان اول هم به حسابدارشان شک داشت.
حالا مدتی می شود که شکش
نسبت به او قوت بیشتری گرفته است.
منتظر فرصت یا نشانی است
تا سریع تر او را به امور مالی بفرستد.
نفس عمیقی میکشد و به برج
بلند روبه رویش چشم می دوزد.
با صدای تق در،
دل از شهر دود گرفته می َکند
و به سمت در فندقی رنگ می چرخد.
-بفرمایید.
در باز میشود و قامت برادرش را می بیند.
ده سالی از او کوچکتر است.
نوید لبخند پهنی میزند و جلو می آید.
برادر بزرگ و عزیز جانش،
وابستگی که این دو بهم دارند،
در کمتر برادرانی دیده می شود.
نوید نگاهی به انبوه کاغذ های
روی میز می اندازد و میگوید..
– اوووف، داداش من جمع کن،
یه امروز رو بیخیال کار شو.
برای دانلود هریک کلیک کنید
رمان یک نخ سیگار سوخته pdf