توضیحات
رمان یادداشت های یک زن pdf
#یادداشت های_یک_زن روایت عشق آتشین و داغ
دختر هفده ساله روسی با پسر ایرانیه..
عشقی که بعد از سالها دوباره شعله ور شده
اما اینبار خسرو با یه بچه برگشته!
قسمتی از رمان
می خوام یه اعترافی بهت بکنم.
امروز وقتی دیدمش،
بیشتر از همه اون سالها حس کردم که عاشقشم.
نمی دونم چرا پدرم خبر اومدنش رو ازم پنهون کرد
شاید هنوز از رفتار دخترش توی
اون سالها شرمنده بود و ترجیح می داد
من اصلا باهاش روبرو نشم.
از صبح که بیدار شدم دیدم اناهید،
خدمتکار میانسالمون که دایه منم محسوب می شه،
داره حیاط رو جارو می کنه.
آناهید اون رو خوب می شناخت و از
اولش یه محبت خاصی بهش داشت
به بیان بهتر همه اهل این خونه دوسش داشتن…