توضیحات
رمان ویرانی pdf
نیل دختر چاق و تقریبا معمولیه
که با تهمت هرزگی به وسیله ی نامادری
بارمان از خونه ی نوروز خان تو یه شب سرد
پاییزی فرار می کنه
.۹سال بعد در حالی که زنی زیبا و
یه کارخونه دار موفق و معروف شده
به شهر برمی گرده تا انتقامش
رو از بارمان و بقیه ی اعضای
خانواده اش بگیره و این وسط…
خلاصه رمان ویرانی
چمدان قهوه ای رنگ و رو رفته اش
را در دستش بیشتر فشرد.
پدرش گفته بود برود حلالش نمی کند.
مادرش هم شیر را حرامش کرده بود.
چمدان قدیمی مستطیل شکل
چند جایش زدگی داشت.
مال وقتی بود که مادرش با چادر سفید
و رخت عروسی پا در خانه ی پدرش گذاشته بود
. مهم نبود از مد رفته.
سنگینی اش مهم بود و تمام وسایلی
که اندازه ی تمام عمرش بود.
نگاه اشکی مادرش درد داشت.
اما او دیگر نمی توانست بماند.
صدای خنده هایش درون گوشش بود.
دلبری های آن دختر مو بور کنار گوشش…
لب گزید و زور زد بغض نکند.
اما بغض چند مدتی بود که لانه اش
را ته گلویش ساخته بود.
نگاهش حواله ی ساختمان سفیدشان شد.
در تاریک و روشن صبح و چراغ های
خاموش هم باز جلال و جبروتش می درخشید.
می دانست هنوز خوابند.
رمان ویرانی pdf