توضیحات
رمان نگاه pdf
سوپرایز عالی دیگری که محیا
کرده ایم ماجرای عشق و عاشقی
واقعی دختری به نام نگاه که
ممکن است در خانواده هر کسی
اتفاق بیفتد،
اما به این صورت پیش نمی رود،
نگاه تنها نوه و کوچک ترین
دختر خانواده از بچگی عاشق
پسر عموی بزرگش شده ،
در حالی که پسر عمویش او را
به بهانه کوچک بودن و
اینکه مثل خواهرش می باشد رد می کند،
حالا نگاه تصمیم دارد دست
این مرد را رو کند و نشان بدهد
حس امیر همایون به او فقط حس
خواهر و برادری نیست و خیلی بیشتر و …
خلاصه رمان نگاه
از وقت یادمه من عاشقش بودم …
اوایل عاشق این بودم که بین
اون همه پسر فقط اون بود
که هوامو داشت … آخه من تک دختر بودم
بین دوازده تا نوه پدریم! …
تک دختر و کوچ ترین نوه خاندان …رمان نگاه pdf
اما با این وجود کسی منو لوس نمیکرد
جز یه نفر … امیر همایون …
پسر عموی بزرگم که عاشقش بودم …
بزرگترین نوه فامیل …
کسی که خیلی زود قاطی بزرگترا
شد و با پله های ترقی که پشت
سر هم طی میکرد شد گل سر سبد خانواده
مثل همون روزا که
پسرا
رمان نگاه pdf
منو تو بازی هاشون راه نمیدادن و
امیر همایون میومد با من بازی میکرد …
خوب یادمه هنوز مدرسه نمیرفتم …
امیرهمایون دانشجو بود …
اما نشست و با من خاله بازی کرد …
اون شد شوهر و من شدم خانم خونه …
بهش گفتم برو برام سبزی بخر
من پاک کنم برات قرمه سبزی
درست کنم … گفت من قورمه
سبزی دوست ندارم برام قیمه
درست کن و از اون روز
قیمه شد غذای مورد علاقه من!
یعنی ممکن نبود دور هم جمع شیم
و من نچسبم به امیر همایون …
دوازده سالم بود …
امیر همایون ارشد قبول شده بود
و تو خونه پدر بزرگ دورهمی بود
به مناسبت جشن قبولی نوه ارشد …
خاندان عمه ام رو به زن عموم گفت
: فخری جون دیگه وقتشه امیر
همایونو داماد کنی …
اونجا بود که تازه به خودم اومدم …
رمان های پیشنهادی سایت :
رمان تقاطع
رمان ساقی
رمان دیواری به ضخامت سکوت
برای دانلود هریک روی نامش کلیک کنید