توضیحات
رمان لانه ویرانی جلد ۲ pdf
مانتوم رو محکم دورم پیچیدم
. خوبی این کوچه ها نصفه شب
های روشنش بود.
چراغ های روشن خونه های
قدیمیش که بوی زندگی
با کلی بی پولی ولی
خوشبختی بزرگ می داد.
از هرخونه ای که می گذشتم
با بازیگوشی و سربه هوایی
پلک می شمردم و مقایسه می کردم
با عمارت متروکه اریایی
که تو ثروت غرق بود؛
ولی بوی غم داشت کنار تیر
چراغ برق…بین درخت های
خشکیده سرکوچه،
که سیم برق وصل شده
یک ماشین اشنای مشکی رنگ
بدجور با شیشه های دودیش چشمک میزد.
خلاصه رمان لانه ویرانی جلد دوم
بی اختیار قدم هام شل شد.
بازوهام رو محکم بغـل کردم
و نیم نگاه تردیدامیزی
به انتهای کوچه انداختم.
می تونستم با یک،
دو، سه ای اگر مشکلی پیش بیاد
بدووم به سمت خونه
یا راهم روبرعکس کنم.
قدم هام رو تندتر کردم
و با سری پایین از کنار
ماشین گذشتم تا مثال بی خیال
ترسم بشم یا ریلکس به نظر بیام.
فقط کافی بود به سر کوچه برسم
اون موقع جلوی رهگذرها
یا ماشین ها کاری از دستشون
برنمیومد چند قدم از ماشین
دور شدم که صدای بازو بسته
شدن در دلم رو لرزوند
و قدم هام رو تند تر کردم….گلبرگ
پاهام خود به خود متوقف شد.
اصال مگر می شد این صدا
رو بشنوی و بی اهمیت بگذری!…
چشم های احساساتیم
بی جنبه تر از هربار سرخ شد؛
قطره های اشک گونه های
سردم رو خیلی سریع گرم
کرد نمی تونستم برگردم…
قفل شده بودم بین هزاران
حسی که شاید فقط ما
دونفر درکش می کردیم
. الان اینجا… در این زمان…!
توقع دیدن هرکسی رو داشتم غیر
.!اونی که یک شبه شد
یک هم خون غریبه صدای قدم هاش
رو پشت سرم می شنیدم
، اشک می ریختم و چشم می فشردم .
!هیچ وقت فکر نمی کردم
این اسم به این قشنگی باشه…
برای دانلود کلیک کنید
هزینه رو براب لانه ویرانی ۲ پرداخت کردم ولی لینک کتاب فرستاده نشد برام
به شماره ۰۹۹۴۴۵۶۳۷۰۵ پیام بدید یا تماس بگیرید اسمتونو بگید تا برسی کنن و تقدیم کنن