توضیحات
رمان عاشقت شدم pdf
با عجله موهای خرمایی رنگش را دور هم پیچید
و بالایسر گوجه کرد .
شال آبی رنگی –
که مناسب مانتویسرمه ای رنگش بود
– برداشت و بعد از این که روی سر
مرتب کرد،
نیم نگاهی در آیینه به خودش انداخت
وبرای آخرین بار خودش را در آیینه ی
میز آرایش قدیمی مادرش برانداز کرد
.وقتی خیالش راحت شد که سر و وضعش مرتب است،
بعداز برداشتن پاکت داروهای مادر از روی میز کنار تخت،
لبخندی روی لب هایش نشاند
و بعد دسته ی کیف مشکی مندرسش
را چنگ زد و با چهره ای به ظاهر شاد از اتاق بیرون رفت
برای دانلود هریک کلیک کنید