توضیحات
رمان دیوانه و سرگشته pdf
ماجرای زندگی دختری با
گذشته دردناک که بعد از
مرگ مادرش و جدایی
از نامزدش، از شهرش فرار می کند
و در منزل آرمین افخم،
صاحب هولدینگ افخم تاجر
معروف جهت خدمتکاری شروع
به کار میکند،
آرمین عاشق دلارا می شود،
اما درست شب عروسی
متوجه بیماری او می شود،
فوبیای مرد …
خلاصه رمان دیوانه و سرگشته
من میام سمتت عوقت می گیره !
جلوتر می اید و نفسم
توی سینه حبس میشود …
چندشت میشه ؟
نزدیکتر می اید و پشت پاهایم
که به دیوار سرد اتاق میخورد
راه فرار را تمام شده میدانم …
من که میام پیشت بالا میاری؟
چشم ها یش سرخ استو
لحن صدایش پر از عجز و خستگي …
یک دستش را بالا می اور
رمان دیوانه و سرگشته pdf
د و آن را کنار گوشم به
دیوار تکیه میزند و من از
ترس کتک های همیشگی اش
در خودم جمع میشوم
چه جوری حالیت کنم
که این دل لامصب میخوادت ؟
چه جوری بفهمونمت
که دلم لک میزنه برات؟
چه جورب حالیت کنم که اون
چشم های سگ مصبت
من و از پا درآورده!
من بیشعور عوضی که از فرت
پس زدن هات دست قلم شدم
روت بلند میشه!
زبانم به کامم چسب یده و
حتی نمیتوانم کلامی حرف بزنم …
تموم کندلی!
تموم کن این بازی مسخره
رو که راه انداختی !
نگاهم رو استخوان مستطیلی
صورتش مینشیند …
نوک ته ریش هایش زیر نور چراغ اتاق
برق میزند و صدای پروا
توی گوشم پژوا ک میشود “خره!
بودن با آرمین آرزوی
هر دختریه! میدونی
چقدر توی این شهر و
اسش صف کشیدن؟
میدونی چقدر دختر منتظرن
آرمین اشاره کنه،
خودشون که هیچ،
کل خاندانشون رو بریزن به پاش؟”
نفس های داغش که
به صورتم میخورد ناخواسته
عق میزنم و خشمش
دو چندان میشود.
دست هایش روی پهلو هایم
مین شیند و نگاه پر از ترس من
به چشم های پر از …
خشمش گره میخورد!
این مرد امشب به من رحم نمیکند
برای دانلود هریک روی نامش کلیک کنید