توضیحات
رمان جرزن pdf
بخشی از پارت اول رمان جرزن :
حس کردم پام داره روی زمین
کشیده میشه که چشمامو باز کردم.
بله انگار اوضاع خیلی خراب تر
از این حرف ها بود.
یه طرف بدنم داشت یخ می بست
و یه طرف دیگه ی بدنم زیر پتوی گرم و نرمم بود.
یعنی در واقع توی یک وجب جا سیبری
و و صحرای کربلا رو با هم داشتم
. بالشتم بجای اینکه زیر سرم باشه
روی سرم بود و یه پامم از روی تخت
آویزون شده بود و داشت
روی زمین کشیده می شد.
کاش می شد بازم بخوابم!
همیشه این کمبود خواب اصلی
ترین مشکل زندگیم بود. هووووف!
باید بلند می شدم!
رمان جرزن pdf
ساعت پنج صبح بیدار شدن ظلم بود ظلم! نبود؟
– تیناااااا! پاشو دختر… دیرت میشه ها.
صدای غر غرشو شنیدم
که داشت همینطور با خودش حرف می زد.
خبر نداشت بیدارم و دارم
همه ی حرفاشو میشنوم.
– دختره میگه پنج بیدارم کن
بیدارش که میکنی تازه یادش
میوفته هفت پادشاهو خواب ببینه.
از جام بلند شدمو خودمو توی آیینه ی
قدی کنار در برانداز کردم.
جون چه هلویی هم بودم هزار الله
و اکبر همین الان با همین دبدبه
و کبکبه باید پسرا دم در برام
صف میکشیدن.
موهامو هل دادم عقب و یه
جون محکم به چشمای پفیم و موهای
درهم برهمم گفتم و از آینه دل کندم.
مگر اینکه خودم یکمی قربون صدقه ی
خودم برم.
قربون موهای سیم ظرف شوییم
برم و فدای پوست گچیم بشم!
خاطر خواه که نداشت حداقل
خودم یکمی باید هندونه زیر
بغلم می دادم و عشق می کردم.
رمان های پیشنهادی سایت:
رمان تاوان یک روز بارانی
رمان لونا
رمان عشق بی رحم
برای دانلود هریک روی نامش کلیک کنید