توضیحات
رمان تریاق pdf
کسری فخار یه تاجر سرشناس
و موفقه با یه لقب خاص
که توی تموم شهر بهش معروفه!
عالیجناب! شاهزادهای که هیچکس
و بالاتر از خودش نمیدونه!
اون بی رقیب تو کار و تجارته
و سرد و مرموز
توی روابط شخصیش!
بودن با این مرد جدی و بیرقیب
قوانین خاص خودشو داره
و تاحالا هیچ زنی بیشتر از یکی
دو شب شریک زندگی
و سقف خونهش نبوده!
عالیجناب حتی توی انتخاب
شریک تختش هم به
شدت وسواسی عمل میکنه…
خلاصه رمان تریاق
_کاوه فخار… گروه خونی
، مایهپلا س مثبت!
نوع ژن، کاملا ا
مرغوب. بدون ناخالصی
؛ اصل و اورجینال.
عارضم به خدمتت
که اینا نسل اندر نسل،
تاجر و تاجر زاده ن. خودشم
کله گنده صادرات وارداته!
یه شرکت بازرگانی،
چند تا خیابون اونورتر داره
که توش با اَبوی و اَخوی،
دور هم تجارت میکنن.
همه شونم اتیکتدار و اطوکشیده!
از این پولدارای چندش،
عصا قورت داده ها.
این هتل پنج ستاره رو به رو هم خونه
آق مهندسه… طبق آمار
، طرف صبح که میشه،
دست و صورت شسته میره سر کار
. شبم برمیگرده؛ جیش و مسواک و لالا.
برنامه همینه کلا ا. همه ش خونه،
شرکت…
رفت و آمد آنچنانی هم نداره…
خلاصه که سرت رو درد نیارم.
این بابا، راست کار خودمونه…
والسلام ! خیره به دیوارهای
سفید رنگ خانه ویلایی مقابلم،
پرسیدم
رمان تریاق pdf
: _تو، بالاتر از منطقه ده باس
با ویزا تردد کنی! (اسی)
این یکی رو از کجا پیدا کردی؟!
لبخند دندان نمایی زد
. _این یکی بحثش فرق میکنه،
خانوم خانوما! خودش ما رو پیدا کرده!
هلو، برو تو گلو!
شمام انقد ما رو دستکم نگیر
. ما شامه مون تیزه. بو بکش…
اینجا بوی مایه میآد…
رمان های پیشنهادی سایت:
لرای دانلود روی هریک کلیک کنید