توضیحات
رمان اکتای pdf
ماجرای اکتای ایرانی،
تاجر موفق و مردی ۴۰ ساله
مذهبی است که دل در گرو عشق
دختر شریکش می بندد
، سما اخوان دختری آزاد و
بی خیال است و بعد از ۵ سال
به خانه برگشته،
در دیدار اول دل به اکتا می بندد،
عشقی که با مخالفت های شدید
خانواده اکتای به سرانجام می رسد
و راز بزرگی که با پنهان کردنش
توسط سما،
منجر به دستخوش تغییراتی از
جنس دردسر و …
خلاصه رمان اکتای
پیشانی اش را میبوسد و میرود …
در خانه را که میبندد
و حضورش از خانه حذف میشود،
همه جا حوصله سر بر میشود …
اذیت میشود و دوست ندارد در خانه باشد …
اما از سوی دیگر اکتای دوست ندارد
خیلی در کوچه و خیابان باشد …
اصولا هر جا میخواهد برود
برایش ماشین میفرستد
و او به دنبالش می آید
و هر جا کاری داشت با آن میرفت …
خیلی هم نمیتوانست در
جمع دوستانش حضور داشته باشد،
مگر اینکه دوستانش به خانه شان بیایند.
این مرد را دوست داشت
رمان اکتای pdf
با تمام اخلاق هایش و تمام بدخلقی هایش …
کنار او احساس امنیت میکرد …
احساس ارامش میکرد
و دوست داشت همیشه کنارش باشد …
از اول از مردهای پخته خوشش می آمد …
خیلی اهل پسر های
کم سن و سال نبود و اعتقاد داشت
زندگی با آن ها مسخره است …
وقتی با اکتای اشنا شد،
خیلی خوشحال بود …
مرد زندگی اش را پیدا کرده بود …
اکتای شریک پدرش در کارخانه بود …
تازه از شیراز برگشته بود،
بعد از فوت مادرش از ۱۵سالگی
پیش خاله اش به شیراز رفته بود
و بعد از ۵سال دیگر
میخواست به تهران برگردد
اولین روزی بود که به کارخانه رفته بود …
پدرش در جلسه بود و
در اتاق مدیریت تنها نشسته بود …
از کارگران و منشی به گوشش
خورده بود که شریک جدید
پدرش زیادی خشک و عبوس است …
از او تصور یک مرد شکم گنده
و بد اخلاق را داشت،
اما وقتی در اتاق ناگهانی باز شد
و اکتای وارد اتاق شد،
رمان اکتای pdf
همان برخوردشان کافی بود
تا احساس سرریز شدن دلش
را به وضوح حس کند …
عاشق آن چشم های روشن شده بود …
چشم های روشنی که موهای
جو گندمی آن را تکمیل کرده بود …
آن روز یک کت و شلوار
سرمه ای پوشیده بود و اخم داشت …
رمان های پیشنهادی سایت :
رمان رامشرمان رامش pdf
رمان پرواز ققنوس
رمان گناه من سادگی بود
برای دانلود هریک روی نامش کلیک کنید