توضیحات
رمان اپیدمی pdf
نام : رمان اپیدمی pdf
نویسنده : #shelip
ژانر : عاشقونه
خلاصه :
کیفمو انداختم روی صندلی گوشه ی رخت کن.
اره واقعا عالی شد همینمون کم بود…
صدای رایکا رو شنیدم که صدام میزد.
رایکا_رستاااااااااااااا بدو دیگهههه
_باااشه بابا اومدم.
سریع زیپ کولمو باز کردم و جورابامو از توش در اوردم.
پیرهنمو در اوردم و تیشرتمو مرتب کردم.
شلوارمم در اوردم و چپوندم توی کیفم و جورابامو پوشیدم..
کفشامم پام کردم و سریع از رختکن بیرون زدم.
دویدم طرف بچها که رایکا اومد طرفم.
رایکا_بدو سریع خودتو گرم کن.
سرمو تکون دادم و مشغول شدم که گفت؛
_رستا و هامون تنها امیدم به شما دوتاعه.
اینا که ماشاال هویجن.
ببینم چیکار میکنین.
اگه اینو ببرین میرین برا مسابقه استانی.
سرمو تکون دادم که هامون گفت؛
_باشه بابا ریکا سخت نگیر.