پرشین رمان

رمان ارباب شاهین pdf

رمان درمورد دختری به نام نازگل که باپدرش توی روستا زندگی میکنه که اون روستا

یه ارباب پیروخشن داره که هیچکس اجازه سرپیچی کردن از دستوراتشو نداره…….

نازگل فقط ۱۵سالشه ولی پا به پای پدرش روی زمین کار میکنه…….

ولی روزگار باهاشون کنار نمیاد همش بدشانسی و بدشانسی پدرش

نمیتونه مالیاتشو بده،از پسش برنمیاد

و ارباب قبول نمیکنه که یکم بهشون فرصت بده……….

یه روز که نازگل داره با پدرش سر زمین کار میکنه،

ارباب روستا میاد

که مالیاتشو بگیره اونجا نازگل و میبینه و…

رمان هم نفس pdf

بخشی از رمان :

وای چه هوای گرمی رمان بوسه pdfجنوبی ایران،

اواخر خرداد ماه که میرسه آدم احساس میکنه

خورشید تصمیم گرفته زودتر به استقبال تابستان گرم برود.

شهر ما هم که در جنوب کشور واقع شده از این تصمیم

خورشید در امان نیست و از اواسط

خرداد گرمای طاقت فرسای تابستان را می شه حس کرد.

آدم توی این هوای دم کرده آب پز می شه.

یه دوش آب سرد حالا می چسبه.

از دبیرستان تا خانه ما یک ربع ساعت فاصله است

که هر روز من و سارا این راه رو میرویم

و کلی هم شیطنت میکنیم.

امروز هم که آخرین امتحان از آخرین ترم سال تحصیلی

رو دادیم طبق معمول همه روزه به خانه بازگشتیم….

رمان در گرگ و میش اغوایم کن pdf

خلاصه :

پاپی هاتاوی عاشقانه خانواده غیرعادیش را دوست دارد ،

هرچند که آرزو داره که عادی بشه.

دست تقدیر باعث ملاقات او با هری راتلج ،

که یک هتلدار و مخترع مرموز با ثروت ،

قدرت زیاد و یک زندگی مخفی خطرناک است می شود.

پاپی با پذیرفتن پیشنهاد او همه را شوکه می کند

اما پی میبرد که شوهر جدیدش تنها عاشق اوست ،

اما مورد اعتماد نه….

رمان اسیر عشق pdf

خلاصه :

هیچ کس انتظار نداشت اونا عاشق هم بشن.

وقتی آریا رو تو ازدواج به لوکا دادن،

همه مطمئن بودن که لوکا اونو میشکنه.

آریا از مردی مثل اون به بدترین حالت ترسید.

مردی بی رحم.

اما به نوعی عشق اونو به دست آورد.

عشق ضعفی که یه کاپو مثل لوکا نباید ریسکش رو قبول کنه.

وقتی آریا با پشت سر رفتن لوکا،

برای خانواده اش به لوکا خیانت می کنه،

خیلی دیر متوجه میشه که ممکنه چیزی رو که

برای بدست آوردنش در وهله ی اول

خیلی براش جنگیده بود،

از دست داده باشه: اعتماد لوکا.

اعتماد مردی که قبلا هرگز به خودش اجازه نمیداد

به کسی بدون قید و شرط اعتماد کنه.

آیا عشق اونا میتونه تو دنیای خیانت و مرگ زنده بمونه؟

رمان به خاطر تو pdf

خلاصه :

#یک
با بلند شدن صدای زنگ هشدار موبایلم

دستم رو روی تخت تکون میدم و

دنبالش می گردم

به محض پیدا کردنش با چشم هایی

نیمه باز زنگ هشدار رو قطع می کنم که

چشمم به ساعت میفته…

فقط نیم ساعت مونده به شیش با شتاب از جام می پرم

و روبروی آینه قدی اتاق می ایستم

لباس هام رو کامل در میارم و از آینه به خودم

خیره میشم
برعکس قد کوتاه و هیکل ریزنقشم،

سینه های درشت و خوش فرمی دارم

لاغر نیستم و بدن نسبتا پری دارم ولی خوبه که شکمم کامال صافه
موهای مشکی و صافم روی شونه های

گندمی رنگم پخش شدن و خوشرنگ

بودن بدنم رو بیشتر به رخ میکشن

رمان فرشته مرگ pdf

خلاصه :
“نیویورک”
“رافائل سالیناس ” با صدایی حاکی از

رضایت خطاب به قاتل
گفت : کارت عالی بود

اون مرد در قسمت دیگه ای از خونه کنار

ورودی اصلی ایستاده
بود.انگار عالقه ای نداشت زیاد

به آدما نزدیک بشه.شاید هم به
رافائل اعتماد نداشت و میخواست

وقتی اوضاع خیط شد یه راه
فرار به سمت بیرون پیدا کنه

.در هرصورت آدم باهوشی بود.

طبق
دیده هاش ،

افرادی که به رافائل اعتماد نمی کنن نسبت به

افرادی که بهش اعتماد می کنن عمر طولانی تری دارن.

“آندریا روسو”

خودش رو در آغوش رافائل بیشتر جا داد.

اهمیتی
نمی داد که چرا اون قاتل در فاصله ی دوری ایستاده.

رمان عدم pdf

خلاصه :

نغمه پدر و مادرش رو در ۱۵ سالگی از دست داده

و از همان موقع با خانواده عمه اش زندگی می کنه.

او به صورت پنهانی با یحیی پسر عمه ی

متاهلش یک رابطه ی عاشقانه داره

تا اینکه با درخواست ازدواج یزدان،

پسر بزرگتر عمه اش، همه چیز رو تغییر می ده…..

رمان زندگی من pdf

خلاصه :
در ادامه ی رمان تقدیر من اهورا همراه هوروش به

المان می رن و در اونجا همسر هوروش هنوز

توی داغ از دست دادن فرزندش هست

با دیدن اهورا ازش خوشش می اد و به هوروش

پیشنهاد می ده  و هوروش می پذیره

ولی اهورا که یک بار شکست رو

تجربه کرده فرار می کنع و….

رمان تقدیر من pdf

خلاصه :
زندگی سه خوانواده با گرایش های مختلف  !!!
ارمین پسرک تنهایی که خانواده عموش ازارش می دن…
راستین کسی که مردی که عاشقشه شده ولی کم کم عامر شروع به تقییر می کنه جوری که هر روز کتک می خوره تا اینکه….
رایا پسرک مظلومی که مشکل قلبی داره و همسرش poya مراقبشه چی می شه اگه یه بار غفلت کنه…..

برای دانلود جلد دوم این رمان کلیک کنید

رمان فصل بی مرگی pdf

نام :رمان فصل بی مرگی pdf
(#جلد_دوم #پنجمین_فصل_سال)

ژانر : #عاشقانه

نویسنده : #محرابه_سادات_قدیری (#رهایش)

خلاصه :
سر و صداها رو می شنیدم و تلاش می کردم خواب از سرم نپره و دوباره به دنیای بی خبری برگردم و در عین حال از این مطمئن بودم که خودم، مغزم، تن خسته م و روحمم اگه بخوایم دوباره بخوابیم، اون رشته کوه لعنتی محاله بذاره!
سر جام غلتی زدم و به در اتاق پشت کردم. لحاف لایکویِ سرمه ای رو تا بالای سرم کشیدم و به تاریکی زیرش پناه بردم. به دقیقه نکشیده صدای باز شدن لولای در اومد و پشت بندش تخت تکون آرومی خورد.